نماز ناب : نماز ناب نمازی است که با بالاترین درجه از عشق و معرفت و بیشترین خشوع و حضور خوانده شود . نمازی که در آن خاطر نمازگزار آنی غافل از خدا و معطوف به دنیا نشود و نمازگزار به گونه ای در آن غرق شود که اگر تیر از پایش در آورند متوجه نشود .نماز ناب مخصوص انبیائ و اولیائ است و مقام والایش مرهون همین نماز است . آری نماز ناب چنین اثری دارد . عارفانی چون محمد (ص) ، علی (ع)و علی ابن الحسین (ع) باید که چنین نماز بگزارد . انسانهای معصوم و برگزیده ای که دسترسی به مقام و نماز آنان برای دیگران میسر نیست ...
إِنَّني أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري (12طه)
من خداى يكتايم، معبودى جز من نيست، عبادت من كن و براى ياد كردن من نماز به پا كن
نماز بهترين وسيله ياد خدا-
در آيات فوق به يكى از فلسفههاى مهم نماز اشاره شده است، و آن اينكه انسان در زندگى اين جهان با توجه به" عوامل غافل كننده" نياز به تذكر و يادآورى دارد، با وسيلهاى كه در فاصلههاى مختلف زمانى، خدا و رستاخيز و دعوت پيامبران و هدف آفرينش را به ياد او آورد و از غرق شدن در گرداب غفلت و بيخبرى حفظ كند، نماز اين وظيفه مهم را بر عهده دارد.
انسان صبحگاهان از خواب برمىخيزد، خوابى كه او را از همه چيز اين جهان بيگانه كرده، مىخواهد برنامه زندگى را شروع كند، قبل از هر چيز به سراغ نماز مىرود، قلب و جان خود را با ياد خدا صفا مىدهد، از او نيرو و مدد مىگيرد، و آماده سعى و تلاش توأم با پاكى و صداقت مىگردد.
باز هنگامى كه غرق كارهاى روزانه شد و چند ساعتى گذشت و چه بسا ميان او و ياد خدا جدايى افتاد، ناگاه ظهر مىشود و صداى مؤذن را مىشنود اللَّه اكبر! ..
حى على الصلاة!:" خدا از همه چيز برتر است، برتر از آنست كه توصيف شود ... بشتاب به سوى نماز" به سراغ نماز مىرود در برابر معبود خود به راز و نياز مىايستد، و اگر گرد و غبار غفلتى بر قلب او نشسته، آن را شستشو مىدهد اينجا است كه خدا در نخستين دستورات در آغاز وحى به موسى مىگويد نماز را بر پا دار تا به ياد من باشىمازي كه براي انجام آن از ابتدا، انسان خود را از هرگونه آلودگي پاك كرده و حرام و غضب را از خود دور مي سازد و با حمد، تسبيح، تكبير و سلام بر بندگان صالح خدا، خدا، مقام اولياء، درجات مردان خدا، عذاب الهي، كيفر خطاكاران، حسابهاي دقيق و بي اشتباه روز رستاخيز را به ياد مي آورد و با قيام در مقابل خدا، او را از هر چيز برتر و بالاتر مي شمرد و با ياد نعمتهايش او را سپاس مي گويد و از او صراط مستقيم را مي طلبد، بدون شك انسان را متوجه جهان معنوي كرده و در درونش جنبشي به سوي حق و پاكي پيدا مي شود و او را از خودخواهي و دنياپرستي باز مي دارد و با تواضع در مقابل ذات لايزال الهي، عشق به جاه و مقام، كنار مي رود.